دایی صدایش میکردیم.خیلی خون گرم و دوست داشتنی بود.
شنبه قبل خبر رفتن به کمای او مرا شوکه کرد.
چهارشنبه وقتی زنگ زدم و جویای حال او شدم.دیگر دیر شده بود.
من به تشییع او نرسیدم اما تشییع باشکوهی در کاشمر شد و
نشان داد که ابوالفضل را همه دوست داشتند.
57 بهار برای او کم بود.
اما یاد و خاطره او برای من و فرشاد همیشه جاودان خواهد بود.
روحت شاد دایی جان
درباره این سایت